مناجات ایام فاطمیه با صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
خبری میرسد ازراه خبر نزدیک است آب و آئیـنه بیارید سحر نـزدیک است طبق آیات و روایـات رسیـده ای قــوم جـمعۀ آمـدن او به نظـر نزدیک است عاقبت فصل زمستان به سر آید روزی باز هم گل دهد این باغ ثمر نزدیک است قطره چون رود شود راه به جایی ببرد به دعای فرج جمع اثـر نـزدیک است با ظهورش حـرم فـاطمه را می سازیم بار بر بند برادر که سفر نزدیک است راه دور دل مـا تـا بـه در خـیــمــۀ او از در خانۀ زهــرا چقدر نزدیک است آه گـفـتــم که در خــانــه و یــادم آمـد غـربت مادر و اندوه پدر نزدیک است گـر چه از آتـش در سـوخـته جانـم اما بیشتر روضۀ کوچه به جگرنزدیک است باز کابـوس سـراغ پـسری آمـده است باز میلرزد و انگار که شرنزدیک است مادرت را بـبر از رهـگـذر نامـردان کوچه بند آمده از کینه خطرنزدیک است تا که افتاد زمین زلزله در عـرش افتاد هاتفی گفت: قیامت به نظرنزدیک است دو قـدم رفـتـه نـرفـته نـفـسش بـنـد آمد پسرش گفت بیا، خانه دگرنزدیک است داغ مادر به جگر می رسد اما انگـار اثـر داغ بـرادر به کـمـر نـزدیک است |